لبخند تلخ و دیدهء نم مثل هر دفعه...
در را نزن دوباره بهم مثل هر دفعه!
در در شتاب ثانیهها باز و بسته وُ
لبهای نیمه باز پسر کافهچی که هووو
هر روزه کافه یکسره میدان جنگتان
آرامشم بریده از عشق قشنگتان!
بین شما که صلح و صفایی نمی شود...
این کافه جای قهر و جدایی نمی شود
***
فنجان نیمه خوردهء چایی به انتظار
آواز ناتمام قناری به انتظار
زیر نگاه کافه تُهی از ترانهام
دلشوره دار حال تو در راه خانهام!
رستن از این فشار روانی به یک طرف
دستان سرد دلنگرانی به یک طرف.
شاعر: مجید سپنتافر